یکم دسامبر هر سال مصادف با 10آذر، روز جهانی مبارزه با ایدز است. طبق تخمین بخش ایدز سازمان ملل 7/35 میلیون نفر بزرگسال و 1/2 میلیون کودک، تا پایان سال 2003 آلوده به ایدز در جهان وجود داشتهاند و در سال 2004 نزدیک به 8/4 میلیون نفر دیگر به HIVآلوده شدند این در حالی است که بنابر آخرین گزارش برنامه ایدز سازمان ملل در نوامبر امسال (2007) تعداد افراد بزرگسال وکودک مبتلا به HIV/ AIDS ه 2/32 میلیون نفر برآورد شده است.
حدود نیمی از افراد آلوده به HIV زیر 25 سال هستند و قبل از سن 35 سالگی به دلیل ایدز از بین خواهند رفت. روز جهانی ایدز از سال 1988 نه تنها به خاطر افزایش بودجهها بلکه برای افزایش آگاهی، آموزش و مبارزه با تبعیضها تعیین شد.
ایدز(AIDS) یا سندرم نقص ایمنی اکتسابی، کلمهای 4حرفی است که نام آن هراس در دل هر انسانی میاندازد. این مرموزترین بیماری قرن، آتشی است که تر و خشک را با هم میسوزاند. برای این دیو مخوف هراسناک فرقی ندارد که طعمههایش چه کسانی باشند.
پیر و جوان، زن و کودک، هیچکس در امان نیست. اگر به یاد بیاوریم که این بیماری اولین قربانی خود را در جامعهای به بزرگی ایران یک کودک 6 ماهه انتخاب کرد، معنی جملات فوق را بهتر درک میکنیم.
20 سال پیش با تزریق خون آلوده به یک کودک هموفیلی، ایدز وارد ایران شد و از آن زمان به بعد این بیماری هر ساله با رشدی بیش از سال قبل، جامعه ایران را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است.
گرچه به خاطر مسائل حاشیهای که بیماری ایدز با خود به همراه دارد و گاهی اصل بیماری را تحتالشعاع قرار میدهد آمار واقعی از بیماران ایدزی ایران در دست نیست، ولی همان آمار تقریبی نیز زنگهای خطر را به صدا درآورده است که اگر دیر بجنبیم طاعونی دیگر در راه است، خاموش و بیصدا اما مرگبار، آن هم مرگی ناخوشایند و ذلتبار که حتی عزیزترین نزدیکان قربانی، طاقت داشتن یک بیماری ایدزی را در خانواده خود ندارند و از آن تبری میجویند.
مقایسه آماری تعداد بیماران مبتلا به ایدز که در جداول 1 و 2 آمده است و همچنین آخرین برآوردهای رسمی آماری که تعداد مبتلایان به HIV را بیش از 13 هزار نفر برآورد میکند به علاوه آمارهای غیررسمی که این رقم را تا 100هزار نفر نیز پیشبینی میکند گویای این واقعیت است که به رغم به صدا درآمدن زنگهای خطر در جامعه ایران و با وجود تمهیداتی که از سوی مسئولان بهداشت و درمان اندیشیده شده، این اقدامات کافی نیست و از جمله در بخش اطلاعرسانی و پیشگیری که 2 مقوله اساسی در مبارزه با ایدز است، باید کارهای بیشتری انجام گیرد. اطلاعرسانی در زمینه ایدز باید از حالت تابو بودن بیرون آمده و حتی در کتابهای درسی دانشآموزان نیز وارد شود.
همانطور که دیده میشود بیشترین تعداد مبتلایان در سنین 34 – 25 سال دیده میشود. یعنی دوران جوانی که به جهت بروز رفتارهای پرخطر این قشر را آسیبپذیرترین قشر در مقابل ایدز قرار داده است. شعار روز جهانی ایدز در سال 2007 «در برابر گسترش ایدز پیشگام شو» است و این جمله اهمیت مشارکت تکتک افراد جامعه برای مقابله با بیماری قرن را بیشتر میرساند.
از ویژگیهای مشخصهای که ایدز را از دیگر بیماریها متمایز میکند، یکی دوران نهفته طولانی مدت این بیماری است که ممکن است حتی چند دهه به طول بکشد و در این مدت شخصی که حامل HIV است میتواند افراد زیادی از جمله همسر و خانواده خود را مبتلا سازد بدون اینکه متوجه آن باشد و ویژگی دوم این بیماری، حساسیت ویژهای است که جامعه نسبت به آن دارد و همین عامل یکی از دلایلی است که به گسترش بیماری کمک فراوانی میکند. اگر یک بیمار HIV مثبت مانند همه بیماران میتوانست به راحتی بیماری خود را آشکار سازد، مشکل فوق پیش نمیآمد.
حساسیت جامعه نسبت به بیماران HIV مثبت به قدری شدید است که در صورتی که شخص حامل این ویروس، آن را علنی سازد، توسط اطرافیان طرد شده و هزاران برچسب روا و ناروا به او چسبانده میشود. به همین خاطر کسانی که HIV مثبت هستند، آن را حتی از نزدیکترین کسان خود مخفی میکنند و چه بسا که در خانوادهای که زندگی میکنند فقط یک نفر قابل اعتماد پیدا شود که شخص توان گفتن این راز بزرگ را برای او داشته باشد.
با توجه به اینکه اولین قربانیان این بیماری همجنسبازان و افراد دارای روابط جنسی خارج از محیط خانواده بودهاند، از زمان پیدایش این بیماری نام ایدز مترادف بود با انحرافات اخلاقی و کسی که به این بیماری مبتلا شود، قبل از اینکه بتواند از خود دفاع کند، توسط جامعه متهم شده و فرصتی برای دفاع به او داده نمیشود.
متاسفانه به علت اطلاعرسانی ناقض هنوز بعد از گذشت 20 سال و با وجود وسایل ارتباط جمعی فراوانی که در دسترس است، این عقیده در بین مردم رواج دارد و مسئولان ذیربط نتوانستهاند در این زمینه اطلاعرسانی درستی به مردم داشته باشند.
مردم باید با آگاهی از ایدز پیشگیری کنند نه با ترس، زیرا ترس خود مشکلزاست و مشکلی را حل نمیکند. مردم باید بدانند «ایدز» بیمار خود را انتخاب نمیکند بلکه ناآگاهی افراد آنها را مبتلا میکند.
هم اکنون نوع غالب تفکر افراد در برابر بیماران بیشتر به 2 صورت است؛کسانی که بیماری را میشناسند با نگاه ترحمآمیز به بیمار نگاه میکنند و آنها که شناخت کافی از بیماری ندارند از آنان دوری میکنند. حتی این دوری جستن علاوه بر مردم عادی بعضا در میان پزشکان نیز دیده میشود که با شناخت کاملی که پزشکان از این بیماری دارند، این کار آنان امری نکوهیده است.
به عنوان مثال شخصی به نام «رضا» که همسرش HIV مثبت است چنین تعریف میکند: برای همسرم مشکلی پیش آمد که احتیاج به جراحی داشت. در برگه پذیرش بیمارستان بالای برگه پذیرش نوشتم HIV مثبت و همین باعث شد که تا ساعت 12شب کسی دست به همسرم نزند، تا جایی که هموگلوبین وی پایین آمد که از علایم خونریزی داخلی است.
سرانجام پزشک رزیدنت با استادش تماس گرفت و گفت که با مسئولیت خودم عمل میکنم. میخواهم به آقایان پزشکان بگویم آیا بهتر است به شما نگوییم که بیمار ما HIV مثبت است؟ حالا که یک نفر حقیقت را به شما میگوید، حداقل برخوردی با او داشته باشید که نخواهد موضوع را پنهان کند.